پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۰۳

چگونه شادی عمیق دورنی را به خویشتن خویش فرا بخوانیم

بسیاری از محققان معتقدند که با استفاده از شش عادت زیر، ما این قدرت را داریم که خوشحال باشیم. یک خوشحالی واقعی!

شما این قدرت را دارید که امروز واقعا شاد باشید. این گفته‌ی گروه بسیاری از پژوهشگران، روانشناسان و مربیان زندگی است که رازهای شادی را آشکار می‌کند. در واقع روانشناسی و پیشنهدات آن فقط بهشرط اجرا و عمل فرد بیمار است که می تواند بر تمای جنبه های زندگی وی تاثیری شگرف و باورنکردنی بگذارد.

آنها می‌گویند شادی واقعی، خیلی بیشتر از یک لبخند بر روی صورت است. در واقع روشی است که ما به دنیا نگاه می‌کنیم. افراد شاد، روی پیروزی‌ها و معجزات کوچک، بیشتر از مشکلات تمرکز می‌کنند و به جای گرفتار شدن در ترس و نگرانی، در هر موقعیتی احتمالات خوب را می‌بینند.

آنها در مقابله با مشکلات، اعتماد بنفس دارند و با هدف زندگی می‌کنند. شما هم می‌توانید این حالت ذهنی را داشته باشید، حتی اگر در حال حاضر در زندگیتان، نا امید هستید. اگر معمولا بدبین هستید یا بمدت طولانی بدبین بوده‌اید، شش عادت زیر را بپذیرید و آنها را بکار ببرید:

 

آمال و آرزوهایتان را به بخت آزمایی ربط ندهید

 

اگر از بسیاری از ما پرسیده شود که چه چیزی ما را خوشحال می‌کند و چه شانس‌هایی باعث تغییر شرایط ما می‌شود، می‌گوییم وقتی خوشحال خواهیم بود که در قرعه کشی برنده شویم، شغل بهتری داشته باشیم یا وزنمان کاهش یابد.

ویلیام فیلیسون، دکتر و روانشناس دانشگاه ویک فارست در وینستون که در مورد شادی مطالعه می‌کند می‌گوید: در جامعه، باور داریم که شادی، چیزی است که از بیرون می‌آید و برای ما اتفاق می‌افتد. اما در واقع، شادی از درون می‌آید و بستگی به این دارد که در مورد زندگیتان چگونه فکر می‌کنید.

مطمئنا رویدادهای بیرونی و اشیاء مادی مانند یک ماشین جدید، یا حقوق بیشتر می‌توانند به شما احساس خوشبختی دهند؛ اما آن احساسات، دائمی نیستند. شما می‌توانید دیدگاهتان را طوری تغییر دهید که چه کاهش وزن، برنده شدن در قرعه کشی یا افزایش حقوق داشته باشید یا نه، احساس آرامش و اعتماد بنفس کنید.

به دنبال آرامش باشید

 

با قبول این عادت شروع کنید: چند دقیقه در روز را در تنهایی و سکوت بگذرانید. سوزان ویلیس، دکتر و مربی زندگی می‌گوید: واقعیت‌های زندگی مدرن، معمولا ما را مجبور به فکر کردن در مورد مسائل نگران کننده می‌کند. مثلا شما درباره‌ی این چیزها فکر می‌کنید: امروز چه کاری باید انجام دهید، ? دقیقه پیش، چه چیزی گفته‌اید یا در مورد تماس تلفنی فردا که نگرانش هستید فکر می‌کنید.

یک زمان ساکت و آرام به شما این امکان را می‌دهد که آن سر و صداها را قطع کنید و متوجه شوید که واقعا چه چیزی برایتان مهم است. سوزان پیشنهاد می‌کند که ساعتتان را ?? دقیقه زودتر از وقت بیداری معمولتان تنظیم کنید (قبل از بیدار شدن اعضای خانواده یا زنگ خوردن تلفن) و به یک اتاق ساکت بروید.

در دفتر وقایع روزانه‌تان چیزی بنویسید، تمرینات تنفسی پاکسازی ذهن انجام دهید یا فقط یک شمع روشن کنید و آرام بنشینید. این تمرین، به شما کمک می‌کند که به دو روش شادی را پیدا کنید.

در مقالات مجله سلامتی و روانشناسی ماورای سلامت به مبحث تمرین های سکوت و مدیتیشن جهت دستیابی به آرامش درونی مفصل تر پرداخته شده است.

اول، جلوی ترشح هورمون‌های استرس مانند آدرنالین و کورتیزول را می‌گیرد. اگر این هورمون‌ها تولید شوند، شما مضطرب، تحریک پذیر و ناراضی می‌شوید.

دوم، پزشکانی که در زمینه‌ی بودیسم و یوگا فعالیت می‌کنند معتقدند هنگامی که یاد بگیرید این نداهای درونی را ساکت کنید، چیز جالبی اتفاق می‌افتد. استفان کوپ، محقق مرکز یوگا و سلامت در لنوکس می‌گوید: هنگامی‌که شما آرام و ساکت هستید، پاسخ سوال «چه چیزی مرا خوشحال می‌کند؟» خود بخود مشخص می‌شود.

در زندگیتان، بدنبال خیر و خوبی باشید

 

کارشناسان می‌گویند اگر می‌خواهید واقعا خوشحال باشید، عادت کنید که در زندگی‌تان بدنبال خوبی باشید. هر روز لیستی از پنج چیزی که دوست دارید و از آن لذت می‌برید تهیه کنید. شاید از چرت زدن روی نیمکت یا در آغوش گرفتن فرزندتان لذت می‌برید یا از اینکه وقت دارید تا با همسرتان شام بخورید، خوشحال و سپاسگزارید.

اینکه چطور این قدردانی را انجام می‌دهید به خودتان بستگی دارد. برخی از کارشناسان توصیه می‌کنند که آن ? چیز را قبل از خواب بنویسید. بنابراین بطور ناخوداگاه با یک احساس مثبت به خواب می‌روید. بعضی دیگر پیشنهاد می‌کنند که قبل از هر وعده‌ی غذایی، در ذهنتان آنها را بررسی کنید. می‌توانید هر روز روی ? چیز ثابت تمرکز کنید یا هر روز یک لیست جدید تهیه کنید.

 

مانند یک دوست، با خودتان رفتار کنید

 

اگر به روش‌های منفی با خودتان صحبت کنید، نمی‌توانید خوشحال باشید. سوزان می‌گوید: چیزهایی که به خودتان می‌گویید، روی اخلاق و بدنتان تاثیر می‌گذارد.

افکار منفی باعث ترشح هورمون‌های استرس می‌شود و در نتیجه احساس بدتری پیدا می‌کنید. بسیاری از ما، یکسری انتقادات تند و خشن داریم که بی وقفه در ذهنمان در جریانند. اگر شما با این نوع صحبت کردن، شانس خود را برای رضایت و آرامش درونی از بین می‌برید، تصمیم بگیرید که با خودتان مانند یک دوست خوب صحبت کنید.

قول دهید که به افکارتان توجه کنید و وقتی متوجه افکار منفی شدید، آنها را با افکار مثبت جایگزین کنید.

 

کسی را به شام دعوت کنید

 

عادت دیگری که می‌تواند شما را به خوشبختی واقعی برساند، بخشنده بودن است. استفان کوپ می‌گوید: «بودا می‌گفت اگر ما قدرت بخشندگی را برای ایجاد شادی درک می‌کردیم، هرگز به تنهایی غذا نمی‌خوردیم.» او توصیه می‌کند که بیشتر کارهای سخاوتمندانه انجام دهید.

همه‌ی ما انگیزه‌های طبیعی برای بخشندگی داریم. مثلا ممکن است به ذهنتان خطور کند که یک دوست تنها را به شام دعوت کنید، به عمه‌ی پیرتان زنگ بزنید یا برای همکارتان قهوه بگیرید.

شاید بهانه بیاورید که وقت ندارید یا نمی‌خواهید پول خرج کنید. اما دفعه‌ی بعد که یکی از این افکار به ذهنتان رسید، به آن عمل کنید. بخشش، باعث ایجاد شادی می‌شود، هم در کسی که می‌بخشد و هم در گیرنده. آن احساسات خوب می‌توانند بمدت طولانی باقی بمانند.

 

یک لیست از لحظات شاد تهیه کنید

 

در نهایت برای شاد بودن، شما باید استعدادهای خود را بشناسید و هر روز از آنها استفاده کنید. بسیاری از مردم، زندگیشان را صرف تلاش برای رفع نقاط ضعفشان می‌کنند (صفاتی مانند بی نظمی، زود عصبانی شدن یا کمرویی شدید).

بجای اینکه روی نقاط ضعف‌تان تمرکز کنید، برای نقاط قوت‌تان، بیشتر انرژی بگذارید. توجه کنید که وقتی لبخند می‌زنید، در حال انجام چه کاری هستید. حداقل یک هفته، لیستی از این لحظات شاد تهیه کنید و در روز بعد، آنها را مطالعه کنید. تعدادی از لحظات شاد خود را انتخاب کنید و با خودتان قرار بگذارید تا جایی که می‌توانید، آن‌ها را تکرار کنید.

 

 

http://www.wikidot.com/user:info/tobi-metz

https://www.atlasobscura.com/users/tobimetz3

https://trello.com/u/tobimetz3

https://500px.com/p/tobimetz3?view=photos

https://www.tetongravity.com/community/profile/TobiMetz3/

https://www.authorstream.com/TobiMetz3/

https://www.f6s.com/tobi-metz

https://www.intensedebate.com/people/TobiMetz3h

https://www.openlearning.com/u/tobimetz-rilx26/

 

 

دانلود پاورپوینت تورم

به دنبال رکود نسبی سایر بازارها، و توقف پدیدۀ مالی شدن اقتصاد (financialization)، بسیاری از وجوه به‌طور مستقیم(از طریق اوراق با درآمد ثابت) یا غیرمستقیم (از کانال سپرده‌های بانکی) به سمت بخش واقعی اقتصاد هدایت شده است



برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنید

دانلود پاورپوینت تورم

پایان نامه ارشد(قوانین کیفری ایران)

مرور زمان کیفری در حقوق موضوعه ایران با تاکید بر تغییرات قانون مجازات اسلامی



برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنید

پایان نامه ارشد(قوانین کیفری ایران)

3 cute and best kids stories

3 cute and best kids stories

 

 

 

 

Thumbelina fairy tale story for kids

 

 

z2_4cto.jpg

 

Today my little listeners, I’m gonna tell you the story of Thumbelina!

Once upon a time, there was a woman living alone in a distant village. She was feeling only after the tragic death of her husband. She always wanted a child, but she hadn’t any. One day, she decided to visit her good friend who was also a witch.

The witch, gave her a grain of barely and said:

go home and plant this.

so the woman did so.

The very next day, a beautiful Tulip flower had grown from the grain. It was so beautiful. the woman hadn’t seen any flower like this in her life. When the flower blossomed, there was a pretty little girl inside it. The girl was no bigger than a thumb.

The woman fell in love with the girl and named her: Thumbelina

Thumbelina took away the woman loneliness. Woman would always tell her stories during the day. Sometimes woman would made a boat out of tulip petal which Thumbelina could row in a plate of water with it!

The woman made a bed with a walnut shell and a blanket out of rose petal for her. So Thumbelina had a soft and cozy bed to sleep every night.

One night, While Thumbelina was sleeping, a frog came by and see her through the window!

Wow! Such a beautiful girl! She would be a great bride for my son! He thought to himself.

So he grabbed Thumbelina and headed back to his house. Seeing his future bride, his son was happy.

I will marry her, daddy! But first, I have to build her a beautiful house.

Ok son! So until then, I will put her on the water lily in the middle of the pond so she doesn’t run away.

 

 

So the frog put Thumbelina on the lily leaf in the middle of the pond.

Thumbelina tried so hard to escape, but she couldn’t. So she burst into tears. Two minnows who were sitting under the leaf, heard her crying:

Why are you crying little girl? They asked. What’s the matter?

Thumbelina started to tell her story. When she finished, minnows decided to help her. They started nibbling the lily stem. It was soon after when the stem broke and the leaf floated away with Thumbelina.

But Thumbelina’s happiness didn’t last long. An ugly Beetle came and took Thumbelina to his house! The beetle called his friends and showed them his pretty new prisoner. But they weren’t happy to see Thumbelina!

Oh my friend! You should let her go! She is very different from us. She doesn’t belong here. you better let her go. Said his friends.

So the beetle dropped our Thumbelina in the long grass and flower.

Although she was happy that she was free from her captors, she didn’t know her way back to home! Days came by and she would eat the pollen of the flowers and drink the dew from their leaves.

One day as she was walking, she accidently saw a house that was made of mud. Its entrance was strange and round. She knocked one the door and waited. After a while, a mouse opened the door.

Hello little guest! I think it’s cold out there! Do you wanna come in? Said the mouse.

Yes! thank you!

So what is your story tiny girl?

Thumbelina started to tell the whole story for her new friend.

Don’t worry at all! You can stay here as long as you want.

So Thumbelina started her new life in her new house. She wanted to be useful, so she would cook food every day and tell stories for little mouse.

One day, when Thumbelina was cooking, mouse came by and said:

I invited a good friend of mine. He is one of the richest mice ever.

So Thumbelina cooked a delicious dinner. That night, all three of them talked and had a great time at the dinner table. The rich mouse fell in love with Thumbelina and said:

I will marry you! I want you to come with me and visit my house!

Thumbelina had no choice, So The three of them headed to the house of the rich mouse. in the middle of their journey, they reached a tunnel where they found an injured swallow.

What is he doing down here?! He should be in the air! Said the rich mouse rudely and kicked the swallow!

Thumbelina was shocked.

How could anyone treat another like this! Oh dear! She thought!

 

 

So she ran away when she got a chance. She hid behind a rock and waited for the mouse to go! Then she came back and took care of the swallow until he was fine and healthy again. It was spring and the swallow was able to fly again.

I have to go and find my family! They went to a warmer place! come with me! We’re gonna have so much fun! Said the swallow!

But Thumbelina had enough adventure! So she said goodbye to the swallow and he flew away!

months passed and Thumbelina was still wandering in the nature when she stumbled upon the rich mouse again!

OH my beloved tiny bride! I’ve been looking for you for months! Now that I found you, you have to marry me!

Thumbelina knew that there is no way out of this!

OK! But please let me spend just one day more in the open air before coming with you to your underground house.

As she was spending her last hours in the open field, she heard a familiar voice:

Come! Come away with me where your sprit will always be free! Said the swallow!

Happy of meeting her old friend, she agreed to go on a trip with him. She hopped on his back and they took of. They flew over forests, oceans and lands!

When they reached the land of flowers, The swallow landed Thumbelina on a beautiful rose petal and said:

This is the kingdom of flowers! And This is their king!

He was a handsome young king with a pair of wings who was surrounded by lovely flowers. The king immediately fell in love with Thumbelina!

 

Source: moonzia

 

 

Puss in Boots story for kids

 

 

 

Once upon a time, a poor miller lived with her three sons. Years has passed and the miller of our story got old and died. He left nothing for his sons except a mill, a donkey and a cat. The oldest boy took the mill. The middle one took the monkey. So The cat was the youngest boy share.

Well! The youngest boy whispered, I will eat this cat and make some gloves with its fur! And that is the end of it! I won’t have anything else and I will die out of hunger!

The cat, who was listening stated to talk:

OH dear master! Don’t be sad at all! Just give me a bag and a pair of boots! The will show you that I’m not such a bad inheritance!

The boy, who saw many trick from the cat over all that years, which it performed to catch mice like pretending to be dead or hiding in the grain. So he thouth:

It doesn’t seem impossible that this cat could help me!

So he gave his bag to the cat and spend his last coins for buying a pair of boots for it!

looking gallant in the boots, he put bran and corn in his bag and put it around his neck. Then he slept near rabbit nest, pretending to be dead. He waited for innocent rabbits to come around and look for corn and bran.

Not very long after, a stupid naughty rabbit came and jumped into his bag. The Puss quickly closed the bag. Happy with his caught, He went to the palace and asked for talking to the emperor!

OH! His Majesty! I brought you a warrior rabbit! My proud master, Marquis of Carabas, ordered me to present to you.

Tell your master that I thanked him and he does me a great deal of pleasure.

After that, Puss again hid in the cornfield, holding still his bag open, and when a brace of partridges ran into it he closed the bag and caught them both. He went and made a present of these to the king, as he had done before of the rabbit. The king, in like manner, received the partridges with great pleasure, and ordered him some money for drink.

In this way, the cat continued for two or three months to bring presents to the king, always saying that they were from his master, the Marquis of Carabas. One day in particular, he heard at the palace that the king was planning to drive in his carriage along the river bank, and he decided to take his daughter with him. The Princess was the most beautiful girl in the kingdom.

Puss in Boots said to his master:

Follow my lead and your future is made. You have to but go and wash yourself in the river, in the place that I shall show you, and leave the rest to me.

The youngest son did the exact him, without knowing why or wherefore. While he was washing, the king passed by, and the cat began to cry out:

Help! Help! My Lord, Marquis of Carabas, is drowning!

At this noise the king put his head out of the coach window, and finding it was the cat who had so often brought him such good things, ordered his guards to run quickly to the aim of his Lordship, the Marquis of Carabas.

While they were helping the poor Marquis out of the river, the cat came up to the coach and told the king that while his master was washing, there came by some Thieves, who took his clothes:

Thieves! Thieves! He moaned!

This tricky cat had hidden the clothes under a great stone. The king immediately commanded the guards of his wardrobe to run and prepare one of his best suits for the Lord Marquis of Carabas.

 

 

Source: moonzia

 

 

Dinokids at the stadium story for kids

 

 

 

That day Dim Dim and his friends gathered around the square!
DimDim said excitedly:
I’m going to tie a Dinocity flag around my neck and wear a tasseled hat!

Dinosol said:
So I will wear my beautiful s*******t and colorful wig.

I really love football! I go to Sangi Stadium to see all the matches! We will definitely have a lot of fun this time! said Dinomani.

Yeah! Sure! Aha! Is your seat number written on your ticket?

DimDim said:
Yes! My seat number is 879!

My seat number is 877!
Hooray! So we sit together! What is your seat number?

Dino Money said with a big smile:
Seat number 7!

Dinosol and Dim Dim said together:
What?? You must be joking!!!

No! Why joke?!

Dinosol said:
The seat number seven is very close to the field! That is a VIP seat!

Yes! I have bought a VIP ticket!

Dim Dim said with regret:
Good for you!

But Dinosol said:
After all, there is nothing special! It is the same football match! But he will be a little closer!

Dinomani said:
Does not matter? You sit at the end of the stadium and I sit right next to the field! I can touch the match ball!

Dim Dim said:
Are you really telling the truth? I also like to sit there!

Dinomani said:
Come on! Buy a ticket for the VIP seat! This way we can watch the game together!

Yes! Yes! I’m gonna do the same thing!

Dinosol said:
DimDim! DimDim! Don’t buy a ticket! You have a ticket! The VIP ticket is very expensive, it also shows the same match!

Dinomani said boredly:
You keep repeating yourself! DimDim don’t listen to her! You have a lot of savings! Go take it from your savings and let‘s buy you a ticket!

DimDim, who really wanted to sit in the VIP seat, ran and went home! The whole house was crowded! His father was preparing himself for the match! He had spread flags and colorful hats on the ground and was trying them one by one. When he saw his son, he said:
Where have you been boy?! Hurry up, get ready! We have to go to the stadium and find our seats before the game starts!

Dad! Dad! I want to buy a VIP ticket!

What? VIP? But son! That ticket is very expensive!

Yes I know! But I have the money! I have savings!

But my son! You had saved that money to buy something else! Did you forget that?

No! I have not forgotten at all!

His father said:
Well, my son, if you regularly withdraw from your savings and spend, your money will accumulate later and you won’t be able to buy your telescope soon! Does it worth it?

Yes! I want to sit in the VIP seat!

What is the difference between the VIP position and our position, after all? The seat material is the same! We will see the same match!

But I can’t touch the ball from there!

His father started laughing and said:
Touch the ball? Boy! The ball is only on the field and only the players have the right to touch it! Look, my dear! If you want to use your savings and buy a VIP ticket, buy it! But you can’t buy your telescope this way soon!

 

 

Source: moonzia

two free stories for kids

two free stories for kids

 

 

z1_kld.jpg

The Little Mermaid story for kids

 

 

 

My dear little friends! I’m gonna tell you the little mermaid story!

Once upon a time, far and deep in the ocean, where the water is shiny and blue, lived a sea king who had six mermaid daughter. Five of them were happy and cheerful while the youngest one was deeply sad and no one hadn’t seen her smile.

The little mermaid wanted to see the surface world! She loved to see green trees and blue sky. Because of that she always swam to the top of the ocean to enjoy the surface world’s view. She felt depressed when she couldn’t see the above world.

Georgios fish, beautiful shells and all the colorful creatures in the sea were always trying to make her smile but they usually failed. Even her father’s bedtime stories couldn’t cheer her up.

One night, the little mermaid swam to the top of the ocean when others were sleep. It was a stormy night and waves were crashing into rocks. The lightning stroke to a ship which was rolling in the ocean. The little mermaid saw a man beside the ship, signaling for help.

She swam and helped him quickly. She brought him to the shore and rested him on sands. The little mermaid fell in love with the young man in that short time. So she started to sing a song with his magical voice for the prince. And then she came back to the ocean.

She was so much in love with the young man that she couldn’t stop thinking about him. So he decided to go and visit the seashore witch and ask her to grant a wish.

The little mermaid wanted to dance and walk on the surface world. she wanted to feel the warmth of the sand. The witch. who was cunning and tricky, stirred her potion with an evil smile.

I will grant your wish! But I’ve got one condition! She said. I will give you the ability to walk and dance. But you’ll be no longer be able to talk and sing. If the prince doesn’t confess to his love for you in three days, your voice will be mine forever!

I agree! I accept your condition!

 

 

 

But let me tell you about the prince! He remembered one and only one thing about his rescuer! Her magical voice.

So my little friends, the witch transformed our little mermaid. After she transformed she went to the shore and sat on the warm sand where the prince was looking for her rescuer. prince didn’t remember our little mermaid:

Who are you? OH! You can’t walk?! Let me help you.

So, the prince took the little mermaid to his palace! On the second day, when little mermaid and prince were sailing on the ocean, prince decided to confess his love to her, but before he get a chance, the evil eels of tricky wish, attacked the ship.

The tricky witch who knew this, hid little mermaid’s voice in a seashell and hung it to her neck. Then transformed herself into a beautiful young woman! Then she started singing on the seashore. when the prince heard that magical voice, he was convinced that the tricky witch is her rescuer. so he decided to marry her!

But our little mermaid had many good friends! seals and fish! they decided to uncover witch’s evil plan! They attacked the witch and managed to break the chain of the neckless! Now it was the time! Our little mermaid got her voice back! She now could tell the prince who she truly was!

But on that moment, the sun set and the third day finished! Little mermaid’s legs turned into a tail and the witch grab her and took her into the deep water of the ocean!

 

The Town Musicians of Bremen story for kids

 

 

 

My dear fellows, Today I’m gonna tell you the story of town musicians of Bremen.

Once upon a time, there was a man who had a donkey. His donkey had carried the corn sacks for many years. for him! Yes kids! He was a indeed, a loyal donkey!

But getting old, the donkey became weak and unsuitable for the job! So the owner thought to himself:

Should I keep this donkey or let him go?

Sensing the danger, donkey ran away from the farm and decided to go to Bremen.

Yes! I will be a great musician there! He thought.

He started his journey. He walked and walked until he reached a dog, lying on the road! The dog was gasping like he had just finished a long run!

What are you gasping for, dear friend?

OH! I got old and I can’t go hunting every day! said the dog. My master didn’t want me anymore! So I decided to run away! But, how can I find food?

I know what to do! I’m going to Bremen to become a musician! come with me. We can form a band together. I’ll play the Lute and you shall beat the kettledrum!

So the dog agreed! They were not far in the road when they saw a cat! He was sitting on the road, with eyes full of tears like the ocean!

Fluffy fellow! Why are you crying so hard? Asked the donkey!

How can I be happy when my life is in danger! I’m getting old! My teeth are not sharp anymore! I don’t wanna chase mice anymore! I rather sit near the fireplace and rest! So my mistress wanted to get rid of me! I escaped! But what am I gonna do now?

Join us! You understand night music. So you can be a member of our band! We are gonna be musicians of Bremen!

The cat thought really hard and decided to join them. The three runaways continued their journey and they reached a rooster who was cock-a-doodle-doing with all his might.

Your cock-a-doodle-do goes through and through my skull, said the donkey. What is the problem?

My mistress has guests tomorrow and he told the chef to cook a delicious soup with me for them! this evening I am to have my head cut off. Now I am cock-a-doodle-doing at full pitch while I can. The rooster cried!

Ah you feathery red headed friend! You better come with us and be a part of our band! We are heading to Bremen and become musicians! It is indeed better than death! You have a full pitch voice! Our music will have the best quality! Said the donkey.

The rooster agreed. So the four animal continued their trip to Bremen. In the evening they decided to rest in the forest. The donkey and the dog laid under a large tree while the rooster and the cat settled in the branches. The rooster flew right un the top where he was safer. right before they fall to sleep, the rooster said:

I saw a light! there most be a house not far off!

So we better get up and go! Said the donkey. I’m not comfortable here! We want a shelter.

So they moved further on, and soon saw the light shine brighter and grow larger, until they came to a well lit robber’s house. The donkey, as the biggest, went to the window and looked in.

What do you see, my grey horse? Asked the rooster.

What do I see? Answered the donkey. A table covered with good things to eat and drink, and robbers sitting at it enjoying themselves.

OH! That is just what we want! Said the rooster!

I wish we were there! Moaned the donkey!

Then the animals put their heads together and planned how to best win an invitation to come inside and join the robbers at the feast.

Come, come my friends, said the donkey. We are musicians, so let us sing for our supper.

They began to sing as best as they can. The donkey brayed, the dog barked, the cat mewed, and the rooster cock-a-doodle-do’ed.

Then they burst through the window into the room, so that the glass clattered! At this horrible din, the robbers sprang up, thinking this has to be a ghost, and they escaped in a great fright out into the forest.

The four companions now sat down at the table, pleased with what was left, and ate as if they were going to fast for a month.

 

For see more stories for kids click here and here !

کاربرد کفپوش اپوکسی در چه زمینه هایی است؟

کفپوش اپوکسی چیست؟

در پاسخ به سوال کفپوش اپوکسی چیست؟ می توان گفت کفپوش اپوکسی، پوششی از جنس پلیمر است که روی بتن یا موزاییک در لایه های مختلف اجرا می شود. اپوکسی را نمی‌توان روی آسفالت اجرا کرد ولی سطوحی مانند سنگ، بتن یا موزاییک برای اجرای اپوکسی مناسب هستند. در نتیجه اگر سطح شما دارای پستی بلندی بالایی است پیشنهاد می کنیم قبل از اجرای کفپوش اپوکسی، زیرایند را با بتن ماله پروانه یا موزاییک پوشش دهید. البته در این شرایط موزاییک همواره به صرفه تر است.

حال این سوال مطرح می شود که چرا باید سنگ، بتن یا موزاییک را با کفپوش اپوکسی پوشش داد؟

با ما همراه باشید تا از مزیت های کفپوش اپوکسی برایتان بگوییم.

مزایای کفپوش اپوکسی

اولین ویژگی کفپوش اپوکسی حفاظت آن از سطح زیر خود در برابر سایش و فرسایش است. این ماده یک سطح تمیز، یکدست و بدون درز ارائه می دهد. جالب است بدانید اپوکسی هرگز گرد و غباری از خود ایجاد نمی کند.

کفپوش اپوکسی دارای مقاومت مکانیکی بالایی است و می تواند حدود ? تا ? تن بار را تحمل کند. علاوه بر این، اپوکسی دارای مقاومت شیمیایی خوبی در برابر اسید، قلیا، حلال و سایر مواد شیمیایی است.

جدا از مسائل فنی ظاهر کفپوش اپوکسی بسیار مدرن، شیک و زیباست. جهت اجرای این کفپوش هیچ گونه محدودیت در مورد رنگ بندی وجود ندارد. در شرکت ماناپلیمر مشتری می تواند فام و رنگ دلخواه خود را از این صفحه انتخاب کند. ویژگی کاربردی این کفپوش ها قابلیت خط کشی و علامت گذاری آن است.

در نهایت باید بگوییم که تمیز کاری کفپوش های اپوکسی بسیار راحت است و شما هیچ گونه نگرانی در زمینه شستشوی آن نخواهید داشت.

معایب کفپوش اپوکسی

کفپوش اپوکسی دارای معایب جدی نمی باشد و به همین جهت است که استفاده از آن در سال‌ های اخیر افزایش یافته است. ولی از ضعف های آن می توان به موارد زیر اشاره کرد

  1. هزینه آن به ازای هر متر مربع در مقایسه با رنگ های معمولی بالاتر است چون از مواد اولیه گرانتری استفاده می شود و نسبت به رنگ خیلی مقاوم تر است.
  2. در بعضی از کاربرد ها که انعطاف پذیری کفپوش برای ما اهمیت دارد ممکن است اپوکسی شکننده محسوب می شود.
  3. اپوکسی در صورتی که در معرض نور آفتاب قرار گیرد تمایل به زرد شدن و افت براقیت خواهد داشت و بعد از گذشت زمان دچار پدیده گچی شدن خواهد شد

 

.

c1_jdz5.jpg

.

.

کاربرد کفپوش اپوکسی در چه زمینه هایی است؟

کفپوش اپوکسی رایج ترین نوع از کفپوش های صنعتی محسوب می شود. همانطور که در بخش قبل ذکر گردید اپوکسی کف دارای مزایای عمده ای می باشد و عموما در صنایع زیر استفاده می‌گردد:

?) دارو سازی ?) نفت گاز و پتروشیمی  ?) صنایع آب فاظلاب  ?) صنعت مواد شوینده  ?) انبارداری  ?) صنایع خودرو سازی ?) تولید قطعات کامپیوتر و آی تی  ?) صنایع حمل و نقل ریلی ?) کارخانه های مواد شیمیایی و رنگزری  ??) بیمارستان ها و مراکز بهداشتی ??) سالن های ورزشی  ??) پارکینگ ها  ??) تولید مواد غدایی  ??) صنایع تولید مواد آرایشی ??) صنایع بسته بندی ??) تصفیه آب و تصفیه خانه ها  ??) اتاقهای ابزار دقیق  ??) اتاق های سرور  ??) صنایع فولاد

انواع کفپوش اپوکسی

اپوکسی کف با توجه به کاربردی که از آن انتظار می رود، به روش های مختلف ساخته و اجرا می شود. شاید بیش از ده نوع کفپوش اپوکسی مختلف وجود دارد که در زیر به توضیح مهم ترین انواع آن می پردازیم. هر کدام از انواع زیر در مقاله هایی جداگانه به صورت مفصل توضیح داده شده اند، از طریق لینک های آبی رنگ می توانید این مقالات را مطالعه کنید.

کفپوش اپوکسی صنعتی

یکی از انواع مهم کفپوش های صنعتی، اپوکسی با ترافیک بالا است که مخصوص کارخانجاتی طراحی شده است که در آن ماشین آلات و وسایل سنگین تردد دارند. با توجه به بار و اصطکاک ماشین آلات می توان کفپوش اپوکسی را در ضخامت های مختلفی اجرا کرد. به عنوان مثال کفپوش سه میلی متری اپوکسی بار حدود ? تا ? تن را به خوبی تحمل می کند. در صورت تردد لیفتراک های سنگین تر از کفپوش هایی با ضخامت بالاتر استفاده می شود.

کفپوش اپوکسی آنتی استاتیک

کفپوش اپوکسی آنتی استاتیک از تجمع بار روی سطح جلوگیری می کند و دارای خاصیت رسانایی می باشد. از این کفپوش در مکان هایی که به دنبال حذف الکتریسیته ساکن هستند استفاده می شود. به عنوان مثال در اتاق های سرور از اپوکسی آنتی استاتیک استفاده می کنند تا به سرور ها آسیبی نرسد. همچنین در اتاق های جراحی از این کفپوش ها استفاده میکنند زیرا دستگاه های پزشکی نسبت به الکتریسیته ساکن حساس هستند.

کفپوش اپوکسی آنتی باکتریال

کف بیمارستان ها و اتاق‌های تمیز باید به نحوی اجرا گردند که کمترین میزان آلودگی را جذب کرده و از رشد باکتری جلوگیری کنند. کفپوش های اپوکسی آنتی باکتریال در موارد خاص به همراه ذرات نانو نقره تهیه می شوند تا خاصیت از بین بردن میکروب ها را داشته باشند. در کشور عزیزمان به علت قیمت بسیار بالای ذرات نانو نقره از این ماده استفاده نمی کنند. خوشبختانه کفپوش اپوکسی بیمارستانی، حتی اگر فاقد نقره باشد، می تواند از رشد باکتری های جلوگیری کند.

کفپوش اپوکسی پارکینگ

امروزه در پارکینگ مراکز خرید بزرگ و ساختمان های تجاری از کفپوش اپوکسی پارکینگ استفاده می شود. این کفپوش های قابلیت خط کشی دارند، ضد لغزش و سایش بوده و به راحتی تمیز می شوند. تمام این ویژگی ها در کنار قیمت مناسب، کفپوش اپوکسی را به بهترین گزینه جهت پوشش کف پارکینگ تبدیل کرده است.

کفپوش اپوکسی در منزل

اگرچه پوشش اپوکسی کف برای مقاصد صنعتی طراحی شده است ولی تنوع فام، یکپارچه بودن، عایق بودن و خیلی از خواص آن باعث شده که از کفپوش اپوکسی در منازل نیز استفاده گردد. با ترکیب رنگ های مختلف می توان سطحی کاملاً زیبا و جذاب ایجاد نمود که بسیار چشم نواز بوده و به لحاظ تزئینی بسیار جالب توجه است. در این کفپوش ها از لاک اپوکسی شفاف که محصولی وارداتی است استفاده می شود.

کفپوش اپوکسی سه بعدی

یکی از کاربردهای مهم و دکوراتیو اپوکسی کف، کفپوش اپوکسی سه بعدی است. در این خصوص با تلفیق سیستم اپوکسی با یک نقاشی سه بعدی که توسط لاک اپوکسی محافظت می شود می توان یک زیبایی ویژه ای ایجاد کرد که در سالیان اخیر بسیار مورد توجه واقع شده است. روش اجرا و مواد کفپوش اپوکسی سه بعدی کاملاً مشابه با کف پوش اپوکسی در منزل است و صرفاً یک نقاشی سه بعدی بر روی سطح نصب می گردد که زیبایی ویژه ای را ایجاد می کند.

 

سقف تعهدات مالی بیمه شخص ثالث و اهمیت آن

سقف تعهدات مالی بیمه شخص ثالث و اهمیت آن

 

بیمه شخص ثالث به عنوان یکی از اصلی‌ترین انواع بیمه‌های خودرو، به منظور پوشش دادن خسارات مالی ناشی از تصادفات و حوادث خودرو مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این نوع بیمه، شرکت بیمه مسئول پرداخت خسارت‌های مالی به شخص ثالث واردکننده خسارت می‌باشد. اما برای اینکه بیمه‌گزاران بتوانند از این پوشش به بهترین شکل بهره‌مند شوند، باید با سقف تعهدات مالی بیمه شخص ثالث و اهمیت آن آشنا باشند.

 

تعهدات مالی بیمه شخص ثالث چیست و چگونه مشخص می‌شود؟

 

تعهدات مالی بیمه شخص ثالث به طور کلی توسط بیمه مرکزی مشخص می‌شود و در واقع حداکثر میزان خسارت مالی است که شرکت بیمه برای پرداخت به شخص ثالث مقصر تعهد دارد. در این مورد باید توجه داشت که سقف تعهدات مالی بیمه شخص ثالث با توجه به دیه مصوب در هر سال تعیین می‌شود. حداقل میزان پوشش مالی بیمه شخص ثالث ?.? درصد از دیه اعلام شده در ماه‌های حرام است. بنابراین، بیمه‌گزاران باید بهاین نکته توجه کنند که سقف تعهدات مالی و جانی بیمه شخص ثالث یکسان نیست و به دیه مصوب در هر سال بستگی دارد.

 

برخی از موضوعات مرتبط با این موضوع را دنبال کنید. موضوعات مرتبط با بیمه ثالث ایران به همراه بررسی قیمت بیمه ثالث ایران و موارد مرتبط با استعلام در استعلام بیمه ثالث ایران و همچنین موارد مرتبط با بیمه بدنه در قیمت بیمه بدنه ایران این موارد اطلاعات کاملی در مورد انواع بیمه را ارائه می‌دهند.

 

اهمیت سقف تعهدات مالی بیمه شخص ثالث

 

سقف تعهدات مالی بیمه شخص ثالث برای بیمه‌گزاران بسیار اهمیت دارد. در صورتی که خسارت‌های ناشی از تصادفات و حوادث خودرو بیشتر از سقف تعهدات مالی بیمه شخص ثالث باشد، بیمه‌گزار می‌بایست بابت مابقی خسارت به صورت شخصی پرداخت کند. این موضوع می‌تواند برای بیمه‌گزاران پیامد‌های بسیاری داشته باشود. به عنوان مثال، در صورتی که شخصی در یک تصادف شریک باشد و خسارت مالی ناشی از تصادف بیشتر از سقف تعهدات مالی بیمه شخص ثالث باشد، شخص ممکن است به موجب حکم دادگاه مجبور به پرداخت مبالغ بسیار بیشتری شود.

z2_2ojr.jpg

 

سقف پرداخت خسارت برای ماشین‌های نامتعارف

 

باید توجه داشت که برخی از ماشین‌هایی که قیمت و ارزش آن‌ها بیشتر از ?? درصد دیه است، به عنوان ماشین‌های لوکس یا نامتعارف شناخته می‌شوند. در این صورت، سقف پرداخت خسارت بیمه شخص ثالث برای این نوع ماشین‌ها متفاوت است. برای محاسبه میزان خسارت پرداختی به ماشین‌های نامتعارف، باید مبلغ خسارت وارد شده را در قیمت روز گران‌ترین خودروی متعارف تقسیل کرده و سپس آن را بر ارزش خودروی نامتعارف آسیب‌دیده تقسیم کرد. در صورتی که میزان این خسارت بیشتر از سقف تعهدات مالی بیمه شخص ثالث باشد، بقیه خسارت می‌تواند با بیمه بدنه خودروی متعارف جبران شود.

5 ویژگی شیرآلات ساختمانی و بهداشتی که کار شما را ساده می کند!

5 ویژگی شیرآلات ساختمانی و بهداشتی که کار شما را ساده می کند!

شیرآلات بهداشتی از پرکاربردترین تجهیزات ساختمانی است که انواع مختلفی دارد. هر یک از شیرآلات ممکن است تکنولوژی یا ویژگی خاصی داشته باشند که انجام کار معینی را بهینه کند. برخی از این ویژگی ها عبارتند از تنوع حالت های پاشش آب، حفظ دمای آب در بازه تعیین شده، پرلاتور با کیفیت، دامنه دسترسی بالا، قابلیت فعال سازی با فرمان صوتی که در این مقاله مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

ویژگی های کابردی شیرآلات بهداشتی و ساختمانی

تکنولوژی تولید شیرآلات بهداشتی روز به روز در حال پیشرفت است و انواع گوناگون شیرآلات با ویژگی های کارآمدتر تولید می شود. در زندگی مدرن دیگر نیاز کاربران صرفا دسترسی به آب نیست، بلکه دسترسی هر چه سریع تر و استفاده هر چه راحت تر از آب جهت سرعت بخشیدن به امور روزمره مانند شستشوی ظروف و یا آشپزی است. قیمت شیرآلات نیز با توجه به این تفاوت ها بسیار متنوع شده است و افراد می توانند با توجه به نیاز و درآمد خود شیرآلات ساختمانی مناسبی را تهیه نمایند.

دامنه قیمت شیرآلات از قیمت شیرآلات ارزان تا لوکس را شامل می شود. بیشتر افراد هنگام خرید شیرآلات بهداشتی، تنها به برند و قیمت شیرآلات توجه دارند. در حالی که مواردی مانند جنس، کیفیت و گارانتی در نظر گرفته نمی شوند. کیفیت شیرآلات لزوماً با مشاهده ظاهر و یا سبک سنگین کردن شیرآلات قابل تشخیص نیست. بر خلاف باور عمومی، شیرآلات سبک نیز ممکن است با کیفیت باشند. وزن شیرآلات نشان دهنده میزان مواد اولیه به کار رفته در تولید شیر و عامل مهمی در تعیین قیمت شیرآلات است؛ اما سنگین بودن شیرآلات نشان دهنده کیفیت بالا نیست. بلکه استاندارد بودن مواد اولیه مهمترین عامل در تعیین کیفیت شیرآلات است.

smart_faucet_cdqo.jpg

تنوع حالت های پاشش آب

یکی از ویژگی هایی که احتمالاً دیگر عادی شده است ولی در واقع کار ظرف شستن یا آبکشی میوه ها و سبزیجات را بسیار ساده می کند، تنوع حالت های پاشش آب است. این ویژگی بیشتر در شیر ظرفشویی شاوری رایج است. آبریز این نوع شیر ظرفشویی مجهز به یک دکمه و یا ضامن تغییر وضعیت پاشش آب از حالت عادی به حالت اسپری و برعکس است. زمانی که نیاز به پوشش دامنه بیشتری توسط جریان آب وجود دارد می توانید حالت اسپری را فعال کنید و پس از پایان کار آن را به حالت اولیه باز گردانید.

حفظ دمای آب در بازه تعیین شده

یکی از امکانات جالب شیرآلات بهداشتی ترموستاتیک حفظ دمای آب در بازه تعیین شده است. شیرآلات ترموستاتیک اجازه بالاتر یا پایین تر رفتن دمای آب را از محدوده معین نمی دهد. این نوع شیرآلات در حمام بسیار کاربردی است و از ایجاد سوختگی توسط آب داغ جلوگیری می کند. ویژگی حفظ دما سهولت کاربری بسیاری برای افراد سالخورده و خردسال فراهم می آورد. بازه دمای مورد نظر را یک بار تنظیم می کنید و کافی است کاربر آب را باز و بسته کند.

پرلاتور یا آبفشان با کیفیت

یکی از قطعاتی که علاوه بر کمک به مصرف بهینه آب، کیفیت فشار و مساحتی که جریان آب پوشش می دهد را بهبود می بخشد پرلاتور یا آبفشان است. این قطعه انواع مختلف دارد که هرکدام فرم و میزان آب خروجی متفاوتی را از شیر تعیین می کند. معمولآً آبفشان بر روی شیرآلات و شیلنگ توالت در کارخانه نصب می شود. اما در صورت بروز اشکال و یا کهنه شدن پرلاتور می توانید آن را به راحتی از کارخانه تولید کننده برند شیرآلات خود و یا فروشگاه تاسیساتی خریداری نمایید. شیرآلات با کیفیت و استاندارد حتماً دارای آبفشان است.

دامنه دسترسی بالا

یکی دیگر از امکاناتی که بیشتر در انواع شیرآلات آشپزخانه اهمیت خود را نشان می دهد دامنه دسترسی آبریز آن است. هر چه این دامنه بیشتر باشد، کاربران راحت تر می توانند آب را به نقاط مختلف سینک برسانند و آبکشی میوه و ظروف بزرگ را انجام دهند. علم برخی مدل ها مانند شیر ظرفشویی فنری در بین شیرآلات ظرفشویی بزرگ تر است و یا آبریز مدل های شاوری قابلیت خارج شدن از سر علم را دارد که دسترسی به تمام فضای سینک را امکان پذیر می کند. برخی مدل ها نیز مانند شیرآلات روگازی یا پات فیلِر بالای گاز نصب می شود و با توجه به طول بازوهای خود آب را به قابلمه و یاکتری روی گاز، بدون نیاز به جا به جایی آن، می رساند.

قابلیت فعال سازی صوتی

یکی دیگر از قابلیت های شیرآلات مدرن، امکان فعال سازی صوتی است. کاربر می تواند به واسطه این تکنولوژی با فرمان صوتی شیر آب را باز و بسته کند و میزان مشخصی آب در دمای دلخواه دریافت نماید. این ارتباط از طریق دستیارهای صوتی مانند گوگل و الکسا برقرار می شود. شیرآلات دارای قابلیت کنترل صوتی به طور خاص برای نصب در آشپزخانه کارایی بسیار بالایی دارد و زمانی که هر دو دست گرفتار و یا چرب است، به راحتی و بدون آلوده کردن شیر ظرفشویی، می توانید آن را باز کنید.

جمع بندی

همانطور که بررسی شد انواع شیرآلات ساختمانی و بهداشتی با امکانات گوناگون در بازار عرضه می شود که هر یک به نوعی فعالیت روزمره کاربران را ساده می کند. امکاناتی مانند تنوع حالت های پاشش آب، پرلاتور با کیفیت و دامنه دسترسی بالا برای مدت طولانی تری در شیرالات بهداشتی وجود داشته است. اما بعضی ویژگی ها مانند قابلیت فعال سازی با فرمان صوتی و حفظ دمای آب در بازه دلخواه از قابلیت های جدید شیرآلات به حساب می آید.

منبع